● نحوه عملکرد بازارگردان ها:
هنگامیکه
هر بازارگردان یک سهم یا اوراق بهادار خاصی را بازارگردانی میکند، به او
عنوان Specialist اطلاق میشود. یک بازارگردان یا متخصص متعهد به تنظیم
جریان سفارش و قیمتها میباشد. (بعنوان مثال زمانیکه انبوه سفارشات فروش
وجود دارد متخصص بازار متعهد به خرید سهام جهت تثبیت قیمت هاست.) اما از
آنجاییکه مبالغ قابل توجهی سرمایه مورد نیاز است تا متخصصان بازار یا
بازارگردان های انفرادی به انجام وظایف خود بپردازند، در اغلب موارد آنها
تحت پوشش شرکتها سازماندهی می شوند.
ماهیت عملیاتی بازارگردانها
بگونهای است که آنان نیاز به دانش و آگاهی گسترده از مسایل بازار سرمایه و
اقتصاد دارند. به عبارتی دراختیار داشتن تحلیلگران مالی از جمله
پیششرطهای اساسی در شکلگیری و فعالیت بازارگردان ها میباشد.
بازارگردانی
در بازارهای در حال توسعه وکم ثبات به لحاظ مسایل سیاسی، اقتصادی و
سیاستگذاری نیز با مفهوم آن در بازارهای توسعه یافته مغایرت بنیادین دارد.
بررسیها نشان میدهد که پهنا و عمق بازارهای توسعه یافته با درحال ظهور
تفاوت معنیدار دارد و ضمنا منحنیهای عرضه و تقاضای بازارهای در حال ظهور
نیز پیوستگی ندارد.
● چگونگی تعیین قیمت اوراق بهادار:
ارزش
بازار سهام بر اساس عرضه و تقاضا در هر لحظه تعیین میشود و به این ترتیب
مجموعه در تعادل قرار میگیرد. قیمتهای اوراق بهادار در بازار ثانویه
بوسیله بازارگردانها تعیین می شود.
نکته قابل توجه در تعادل بازار
دارایی مالی آن است که همواره شاهد تعامل دو بازار برای هر دارایی مالی
هستیم: بازار گردشی(flow)، بازار غیرگردشی(stock).
▪ :stock)بازار
غیرگردشی در بازار غیرگردشی عرضه و تقاضای موجودی سهام منتشره مد نظر قرار
میگیرد (مختص سهامداران استراتژیک همانند هلدینگها که سهم را برای نگهداری
خریداری می کنند نه برای فروش)
▪ ( flow) بازار گردشی :در بازار گردشی
عرضهها و تقاضاها در زمانهای مختلف موجب شکلگیری قیمت تعادل میشوند (
مانند شرکتهای سرمایه گذاری که به قصد فروش سهام را خریداری می نمایند.)
کشش
پذیری بازارغیرگردشی نسبت به قیمت صفراست. در ایران بخش stock یا بازار
غیر گردشی را درنظر نمی گیریم. سهامدار استراتژیک نباید مجبور شود سهام خود
را عرضه نماید. سهامدار استراتژیک سهام خود را نمی فروشد. چون تمامی
دارندگان سهام یک شرکت در یک لحظه به معامله مبادرت نمیکنند بنابراین
کششپذیری عرضه در بازار غیرگردشی اندک بوده و تغییرات قیمت بر میزان عرضه
موجودی دارایی مالی اثرات چندانی نخواهد داشت. به این ترتیب حصول تعادل
ماندگار در بازار منوط به تعادل در هر دو بازار میباشد.
داراییهای
مالی با بازارهایی به ویژگیهای فوق است که مورد توجه موسسات مالی
بازارگردانی واقع میشوند. بازارگردانها ضمن تعیین گسترهای از نوسانات
قیمت حول ارزش ذاتی که نقطه تعادل میباشد، اقدام به خرید و فروش سهام
مینمایند و به این ترتیب از نوسانات نامناسب قیمت دارایی مالی ممانعت به
عمل میآورند.
آنان همواره تعداد مشخصی از هر دارایی مالی را برای
ایجاد نظم و توازن در بازار نگهداری میکنند و در ازای چنین اقدامات منافعی
حاصل میآورند.
● نتیجه اینکه :
الف) براساس
اطلاعات حاصل مشخص میشود که عملا اقداماتی که تحت عنوان بازارگردانی انجام
میپذیرد بر مطلوبیت سرمایهگذاران اثر نامطلوب داشته است.
ب) عملیات بازارگردانی در ایران با چارچوب نظری و اجرایی آن در سایر بازارهای مالی متفاوت است.
جملات
کوتاه و مثالهای زیر برخی تفاوتهای بنیادین مفهوم بازارگردانی در کشورهای
توسعه یافته با کشورهای در حال توسعه را ترسیم می کند:
ـ بازار گردانی
یا بازار سازی مشابه انجام تنفس مصنوعی و برخی اقدامات اولیه برای یک مصدوم
دچار عارضه قلبی می باشد که خطرات اولیه رفع شود و بیمار برای عمل جراحی
قلب آماد شود. بنابراین بازارسازی ب معنی جراحی قلب برای حل مشکلات اساسی و
پایه ای نیست.
ـ برخی آنالیستها معتقدند که بازار گردانی در شرایط که
بسترهای محیطی و پیش فرضهای آن فراهم نباشد همانند شنا کردن در یک استخر
بدون آب است. بنابراین مفهوم بازارسازی وقتی به معنای واقعی آن قابل پیاده
سازی است که جو و فرهنگ آن نیز وجود داشته باشد.
ـ تجربه کشورهای در
حال توسعه نشان می دهد که در برخی از این کشورها عملیات بازار سازی به دلیل
فراهم نبودن بسترهای محیط موفق نبوده است. در کشور نپال در اوایل اجرای
این سیستم (۶ سال پیش) ۶ بازار گردان فعال بودند در حالیکه این تعداد امروز
به ۱ بازار گردان کاهش یافته است.
ـ البته این مشکلات و مسائل قابل حل می باشد.